گوزن هوشمند چند‌کاره

روزی روزگاری، در یک جنگل زیبا، یه گوزن دوست‌داشتنی به نام فانی زندگی می‌کرد. فانی یه گوزن معمولی نبود؛ اون توانایی‌های خارق‌العاده‌ای داشت که می‌تونست به بچه‌ها در یادگیری و بازی کمک کنه.

یه روز که آرشام کوچولو  به همراه مامان و بابا به جنگل اومده بودن. فانی که عاشق بچه‌ها بود به سرعت جلو اومد و با لبخندی مهربون به آرشام گفت: موافقی به دنیای بازی سفر کنیم؟ همون موقع فانی تبدیل به یه واکر شد. آرشام دست‌هاشو رو به فانی گرفت و با کمک اون شروع به قدم زدن کرد. هر بار که قدمی برمی‌داشت، فانی با صدای قشنگش کلی تشویقش می‌کرد و با روشن شدن دکمه‌های روی سرش موسیقی‌های شاد براش پخش می‌کرد و اینجوری آرشام با سرعت بیشتری راه می‌رفت. فانی بعد از کلی بازی رو به آرشام کرد و گفت : ببینم  آماده‌ای بازی بعدیمون رو شروع کنیم و همون لحظه فانی به یه وسیله قابل سوار شدن تبدیل شد. حالا وقتشه که سوارم بشی و با هم به یه سفر جادویی بریم. آرشام روی فانی نشست و با پاهای کوچکولوش اون رو به حرکت درآورد. فانی هم در تمام طول مسیر براش قصه‌هایی درباره حیوانات جنگل تعریف کرد و رنگ‌ها رو بهش یاد داد. اما کم کم آرشام کوچولو از رانندگی خسته شد و دلش میخواست فانی یه بازی جدید دیگه بهش پیشنهاد بده. این شد که فانی کلی شکل‌های جذاب و رنگارنگ از دلش بیرون آورد  و گفت: بفرمایید اینم یه بازی جدید دیگه. آرشام باید کمکم کنی تا هر شکل رو سر جای خودش بذاریم! آرشام با دقت قطعات رو یکی‌یکی در جاهای مناسب قرار داد. هر بار که قطعه‌ای درست جا می‌گرفت، فانی کلی تشویق می‌کرد و اسم شکل رو بلند می‌گفت.

بله بچه‌های من، اون روز آرشام با فانی کوچولو لحظات شاد و به یادموندنی رو سپری کرد. خاطره‌هایی که هیچ وقت از یاد و خاطرش نمیره و مثل قند شیرین و دل‌انگیزه . اگه شما هم دوست دارید کلی خاطره‌های رنگارنگ با فانی داشته باشید پس به سایت delanaland.ir بیاید و فانی رو به خونتون دعوت کنید.